تعرفه دیجیتال مارکتینگ

کدام یک از خدمات دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کار شما مناسب است؟

این سوال خوبی است. اگر نتوانید در ابتدا به این سوال، پاسخ درستی بدهید، وقت، انرژی و بودجه ای که به این کار اختصاص داده بودی را هدر می دهید. به همین دلیل است که اولین مرحله از خدمات دیجیتال مارکتینگ، انجام یک مشاوره تخصصی با کارشناس دیجیتال مارکتینگ است.
در این جلسه مشخص می شود که مشتریان و مخاطبین هدف برای کسب و کار شما، از چه قشری بوده و کدام یک از روش های تبلیغاتی می تواند بیشترین بازدهی را داشته باشد. حتی انتخاب رسانه و شبکه اجتماعی که بخواهید در آن فعالیت داشته باشید باید با مطالعه کامل انجام شود.
به طور مثال برای برخی از مشاغل فعالیت در لینکدین بسیار سودآور بوده و برخی دیگر از مشاغل با فعالیت در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام، به فروش بالا دست پیدا می کنند.

ابتدا باید نوع کسب و کار، بررسی بازار و وضعیت رقبا، شناخت مخاطبین هدف و نیازهای مشتری به درستی مشخص شود.
این مساله مهم یکی از وظایف اصلی کارشناسان شرکت های دیجیتال مارکتینگ می باشد.

عوامل موثر بر قیمت دیجیتال مارکتینگ

در دنیای پویای دیجیتال مارکتینگ، عوامل متعددی وجود دارند که بر قیمت انجام خدمات دیجیتال مارکتینگ تأثیرگذارند. این عوامل همچون عناصری از یک پازل پیچیده هستند که هر یک از آنها نقش خود را در تعیین قیمت نهایی دیجیتال مارکتینگ بازی می‌کنند.

• یکی از عوامل اساسی در تعیین قیمت دیجیتال مارکتینگ، قدرت فنی و مهارت تیم مجری دیجیتال مارکتینگ است. محتوایی که با دیدگاهی خلاق و جذاب تهیه شده باشد، قطعاً قدرت جذب بیشتری دارد و در نتیجه، قیمت بالاتری را به همراه خواهد داشت.
• همچنین، کیفیت خدمات ارائه شده نیز نقش مهمی در تعیین قیمت دارند. اگر یک شرکت توانایی ارائه خدمات گسترده‌تر و با کیفیت‌تری را داشته باشد، احتمالاً قیمت آن بالاتر خواهد بود.
• عوامل فنی نیز از جمله اقتصادی‌ترین عوامل در تعیین قیمت دیجیتال مارکتینگ هستند. این عوامل شامل هزینه‌های زیرساختی مانند هزینه استفاده از پلتفرم ها و ابزارهای پولی مربوط به دیجیتال مارکتینگ و نرخ پردازش داده‌ها هستند.
• یکی دیگر از عوامل مهم در تعیین قیمت، تنوع استفاده از روش های مختلف دیجیتال مارکتینگ است. به طور مثال ممکن است برای یک کسب و کار فقط ایمیل مارکتینگ انجام شود. قطعاً هزینه آن با خدماتی که ایمیل مارکتینگ به همراه سئو است، متفاوت و بیشتر خواهد بود.
• گستردگی بازار و مخاطبین هدف نیز از دیگر عوامل موثر بر قیمت انجام خدمات دیجیتال مارکتینگ می باشد.

نحوه اندازه گیری اثربخشی استراتژی دیجیتال مارکتینگ

به محض شروع خدمات، سایت به ابزارهایی از جمله گوگل آنالیتیکس و سرچ کنسول متصل می شود، تا از طریق شاخص های کلیدی عملکرد، به کمک گزارشات دریافتی از این ابزارها بتوانیم تشخیص دهیم که کدام یک از روش ها کارآمدتر بوده است.
به طور مثال اگر قصد اجرای تبلیغات بنری در چندین کانال تبلیغاتی از جمله کانال های تلگرامی، رسانه های پرمخاطب و ایمیل مارکتینگ داشته باشید، برای هر یک از این تبلیغات یک لینک UTM تعریف می شود تا در گوگل آنالیتیکس دقیقاً مشخص شود که ورودی کاربران از کدام یک از کانال های تبلیغاتی بیشتر بوده است.
این نوع تجزیه و تحلیل داده ها، به شما کمک می کند تا از هدر رفت بودجه و زمان جلوگیری کنید و در تبیین استراتژی های بعدی، با دید بهتری به موضوع نگاه کنید.

چرا به شاخص‌های کلیدی عملکرد در بازاریابی دیجیتال نیاز است؟

شاخص‌های کلیدی عملکرد در بازاریابی دیجیتال ابزارهایی هستند که به کسب و کارها کمک می‌کنند تا عملکرد و اثربخشی استراتژی‌های بازاریابی خود را اندازه‌گیری و ارزیابی کنند. این شاخص‌ها اطلاعاتی ارزشمند ارائه می‌دهند که به کسب و کارها کمک می‌کند تصمیم‌گیری‌های بهتری بگیرند و بهبودهای لازم را در استراتژی‌های بازاریابی خود اعمال کنند. اما چرا به این شاخص‌ها نیاز است؟

• اولاً، شاخص‌های کلیدی عملکرد، اطلاعات محور هستند و به کسب و کارها کمک می‌کنند تا عملکرد خود را به صورت دقیق و مستند اندازه‌گیری کنند. این اطلاعات از جمله ترافیک وبسایت، نرخ تبدیل، بازگشت سرمایه و سودآوری، به کسب و کارها این امکان را می‌دهند تا عملکرد کمپین‌ها، وبسایت، و استراتژی‌های بازاریابی خود را به دقت مشاهده کنند و به تصمیم‌گیری‌های موثرتری برای بهبود عملکرد بپردازند.
• دوماً، شاخص‌های کلیدی عملکرد به کسب و کارها کمک می‌کنند تا به تأثیر واقعی استراتژی‌های بازاریابی خود روی اهداف و کسب‌وکارها، را ارزیابی کنند. با اندازه‌گیری شاخص‌هایی مانند تبدیل‌ها و درآمد، کسب و کارها می‌توانند بفهمند که آیا استراتژی‌های بازاریابی خود به صورت موثری به دستیابی به اهدافشان کمک می‌کنند یا خیر. این ارزیابی‌ها به کسب و کارها این امکان را می‌دهند که استراتژی‌های خود را بهبود داده و به سمت اهدافشان حرکت کنند.
• سوماً، شاخص‌های کلیدی عملکرد به کسب و کارها امکان می‌دهند تا تأثیرگذاری تغییرات و بهبودهای انجام شده را بر عملکرد خود را بسنجند. با اندازه‌گیری و مقایسه شاخص‌های قبلی و بعدی، کسب و کارها می‌توانند ببینند که آیا تغییراتی که در استراتژی‌های بازاریابی خود اعمال کرده‌اند، بهبودی در عملکرد آن‌ها داشته‌اند یا نه. این اطلاعات به آن‌ها کمک می‌کند تا تصمیمات مناسب‌تری درباره آینده استراتژی‌های بازاریابی خود بگیرند.