نقشه راه ديجيتال ماركتينگ

واقعیت این است که چندین روش قدرتمند برای جذب افراد به سایت شما وجود دارد. برخی رایگان، برخی پولی، برخی سریع و برخی آهسته هستند. برای یافتن استراتژی بازاریابی دیجیتال مناسب آموزش دیجیتال مارکتینگ را از وب سایت آرتارسانه مشاهده کنید.

موفقیت شما به دو چیز اصلی بستگی دارد:

1. رانندگی به اندازه کافی ترافیک و
2. تبدیل آن ترافیک

با این حال، تعداد کمی از مردم می دانند که چگونه ترافیک کافی را هدایت کنند و حتی کمتر می دانند که وقتی آن را دارند با آن چه کنند.

بيشتر بخوانيد : مشاغل پردرآمد دیجیتال مارکتینگ بصورت دوركاري

شما می خواهید به افرادی دسترسی پیدا کنید که احتمال خرید محصول شما را دارند. این کار هدف هر بازاریاب است – یافتن بهترین کانال ها برای جذب و تبدیل مشتری. امروزه به معنای انجام تلاش های بازاریابی آنلاین است.

مصرف کنندگان نزدیک به 7 ساعت در روز را بین وبگردی، ایمیل و شبکه های اجتماعی به صورت آنلاین سپری می کنند. گزینه های بی شماری برای هدف قرار دادن گروه های مخاطب خاص، بر اساس ترجیحات یا علایق وجود دارد. سایت‌های شبکه‌های اجتماعی مانند لینکدین امکان نمایش تبلیغات بر اساس صنعت شغلی را فراهم می‌کنند، در حالی که موتورهای جستجو امکان قرار دادن آگهی‌های پولی را می‌دهند.

اکنون کسب و کارها بخش زیادی از بودجه بازاریابی خود را به تلاش های دیجیتال مارکتینگ اختصاص می دهند زیرا درآمد به موفقیت در این زمینه ها بستگی دارد. این کار به این معنی است که نظارت بیشتری بر اثربخشی کمپین های بازاریابی دیجیتال وجود دارد. 

عناصر نقشه راه ديجيتال ماركتينگ چیست؟

عناصر مشترکی وجود دارد که هر نقشه راه دیجیتال مارکتینگ باید شامل موارد زیر باشد تا مفید و موثر واقع گردد:

• استراتژی: اهداف تیم بازاریابی دیجیتال، از جمله نحوه برنامه ریزی شما برای جذب و تبدیل کاربران بیشتر
• ابتکارات: برنامه ها یا کمپین های سطح بالا که از آن اهداف تیم پشتیبانی می کنند
• بازه زمانی: جزئیات مربوط به مدت زمان اجرای کمپین ها و زمان تکمیل کار
• فعالیت ها: از چه تاکتیک هایی استفاده می شود – مانند جستجوی پولی، سئو، شبکه های اجتماعی و ایمیل مارکتینگ

• وضعیت: چگونه در برابر اهداف خود پیشرفت می کنید

چگونه یک نقشه راه دیجیتال مارکتینگ ایجاد کنم؟

انواع مختلف نقشه راه سطوح مختلفی از جزئیات و اطلاعات را ارائه می دهند. به مخاطبانی که نقشه راه را برای آنها می سازید و اینکه چگونه آن را مصرف می کنند فکر کنید. آنها به چه اطلاعاتی نیاز دارند؟ هر چند وقت یکبار می خواهند به روز شوند؟ پاسخ ها به شما در تصمیم گیری در مورد ساختار نقشه راه و اطلاعاتی که باید اضافه کنید کمک می کند.

هنگامی که اهداف و ابتکارات سطح بالای خود و همچنین فعالیت هایی را که از آنها حمایت می کنند مشخص کردید، کارهایی که در هر کانال انجام می شود را با جزئیات توضیح دهید. چارچوب های زمانی برای شروع و پایان کار، با نقاط عطف مهم در طول راه را در نظر بگیرید. بر اساس آن مهلت‌ها، کار را به تیم اختصاص دهید.

نمودارهای گانت روشی پرطرفدار برای تجسم برنامه های شما هستند زیرا وسعت جزئیات از جمله نقاط عطف اصلی و وابستگی های متقابل را برای چندین پروژه نشان می دهند. شما همچنین می توانید یک نقشه راه سفارشی متناسب با نیاز خود ایجاد کنید. این کار به شما امکان می دهد تا سطح جزئیاتی را که می خواهید درج کنید کنترل کنید. کار گروهی بر اساس هدف، ابتکار، یا کمپین و نشان می دهد که چگونه فعالیت های فردی از آن کار حمایت می کند.

پیشنهاد مطالعه: معرفی بهترین دوره دیجیتال مارکتینگ

اهمیت نقشه راه دیجیتال مارکتینگ

بازاریابان می توانند حجم زیادی از داده ها را ردیابی کنند. این داده ها از تکرارهای جدید مانند طراحی صفحه فرود جدید یا کپی ایمیل اصلاح شده خبر می دهد. مهم است که این آزمایش ها بر اساس اهداف و استراتژی تعیین شده باقی بمانند. یک نقشه راه دیجیتال مارکتینگ، حوزه های اصلی تمرکز شما را مشخص می کند و تضمین می کند که تکرارها در آن استراتژی ثابت می مانند.

همانطور که نقشه راه بازاریابی دیجیتال خود را می سازید، به یاد داشته باشید که هدف تسهیل موارد زیر است:

• همسویی: یک نقشه راه مبتنی بر استراتژی، تیم را در اطراف کاری که باید انجام شود جمع می کند. این نشان می دهد که چه کسی مسئول چه چیزی است و جزئیات مهلت ها و محصولات قابل تحویل را نشان می دهد. یک نقشه راه روشن نشان می دهد که چگونه کار هر فرد به اهداف تیم کمک می کند.
• ارتباطات: کار بازاریابی دیجیتال شما احتمالاً به کمک سایر بخش‌های سازمان بازاریابی نیاز دارد. به عنوان مثال، به محتوا و کمک خلاقانه در مورد دارایی های دیجیتال جدید نیاز دارید. نقشه راه شما کمک می‌کند تا این کار متقابل را طبق برنامه نگه دارید.
• دید: بازاریابی دیجیتال نقش مهمی در جذب مشتری دارد. مدیران و سایر تیم‌ها می‌خواهند بدانند کار چگونه پیش می‌رود و چگونه برنامه‌ریزی می‌کنید تا فعالیت‌های خود را تأثیرگذارتر کنید. یک نقشه راه تیم بازاریابی و سازمان گسترده تر را از زمان وقوع کمپین یا ابتکار بعدی مطلع می کند.
• پیشرفت: نقشه راه دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می کند پیشرفت را پیگیری کرده و نتایج کار سخت خود را ببینید. ارتباط این اطلاعات از آنجایی که در جلسات بودجه بندی شرکت می کنید و برای حمایت از تلاش های خود منابع بیشتری درخواست می کنید، مهم است.

با وجود بسیاری از کانال‌ها و گزینه‌های دیجیتالی در دسترس، مهم است که تیم‌های بازاریابی یک استراتژی واضح با اهداف قابل اندازه‌گیری تنظیم کنند که به تیم کمک می‌کند کاری را که باید انجام شود و در کدام کانال‌ها سرمایه‌گذاری کند.

پیشنهاد ویژه: دوره آموزش سئو

1. با استراتژی شروع کنید

ممکن است بتوانید با موفقیت برای یک وب سایت موجود ترافیک ایجاد کنید، اما اگر سایت نتواند فروش داشته باشد کمکی نخواهد کرد. استراتژی بازاریابی دیجیتال برای موفقیت کسب و کار شما بسیار مهم است. وب سایت شما باید موبایل پسند و مدرن با UI و UX عالی باشد تا مشتریان را وارد تجارت کند. بسیاری از کسب‌وکارها وب‌سایت‌های زیبایی دارند، اما به شدت روی جذاب بودن تمرکز می‌کنند و به اندازه کافی روی تجربه کاربر، فروش و تبدیل‌ها وارد نیستند.

یک حکایت از مرد جوانی وجود دارد که بی هدف در جنگل گم شده است. پس از روزها گم شدن، خسته و گرسنه و ترسیده است. سرانجام، پس از مدتی تلو تلو خوردن، در کنار حوض کوچکی با یک حکیم پیر روبرو می شود. جوان از حکیم پیر می پرسد که از کدام راه باید برود؟ حکیم از او می‌پرسد که می‌خواهد به کجا برود، که مرد جوان پاسخ می‌دهد: «نمی‌دانم». پیرمرد سپس گفت: “خب پس فرقی نمی کند از کدام طرف بروی، نه؟”

نکته اخلاقی داستان این است که اگر هنوز آن را تعریف نکرده باشید، نمی توانید به موفقیت برسید. به همین دلیل است که دانستن هدف تبدیل شما برای درک اینکه کدام منبع ترافیک برای شما بهترین است، کلیدی است. اینجاست که ریاضی وارد می شود:

2. MTC خود را تعیین کنید

قبل از شروع رانندگی، باید MTC (حداکثر هزینه ترافیک) خود را تعیین کنید. این عدد بیشترین هزینه ای است که می توانید برای رانندگی در ترافیک صرف کنید تا همچنان سود داشته باشید. برای تعیین این موضوع، به چند چیز نیاز دارید: سود هر واحد فروخته شده و نرخ تبدیل.

استفاده از این دو عدد هزینه هر تبدیل یا هزینه هر اکتساب (CPA) را به دست خواهد آورد. این مبلغی است که برای انجام یک فروش هزینه می کنید. اگر این عدد بیشتر از سود حاصل از یک فروش باشد، دچار مشکل خواهید شد. اگر تعداد کمتر است، پس شما در تجارت هستید. این بدان معناست که می توانید به پرداخت هزینه ترافیک و حفظ سوددهی ادامه دهید.

به عنوان مثال، تصور کنید که محصولی را به قیمت 100 دلار با سود 50 دلاری می فروشید. اگر برای جذب 1000 بازدیدکننده به سایت خود 250 دلار هزینه داشته باشید و از هر ده بازدیدکننده (10٪) یک نفر را تبدیل کنید، در این صورت 100 فروش برای سود 5000 دلار ایجاد خواهید کرد. این بازدهی 20 برابری در سرمایه گذاری شما است. اعدادی مانند این ممکن است، اما شما باید از منبع ترافیک مناسب برای خود استفاده کنید.

3. سئو

سئو سایت (بهینه سازی موتور جستجو) یکی از رایج ترین استراتژی های بازاریابی است. برای آشنایی بیشتر می توانید مقاله سئو چیست را مطالعه کنید. مدتی است که وجود داشته است، اما به طور قابل توجهی تغییر کرده است. ممکن است شنیده باشید که سئو به معنای «پر کردن کلمات کلیدی» است. در حالی که این یک عمل برای چندین سال بود، الگوریتم های گوگل هوشمندتر شده اند.

امروزه، می‌توانید با استفاده از کلمات کلیدی باکیفیت سه تا چهار بار در یک مقاله بزرگ‌تر، ترافیک را به وبلاگ خود هدایت کنید. 1000 کلمه یا بیشتر را هدف بگیرید. سعی نکنید کلمات را اسپم کنید. در عوض، محتوا را مفید و جذاب کنید. اگر این کار را انجام دهید، بازدیدکنندگانی را خواهید دید که برای اطلاعات بیشتر باز می گردند و این کار شما را برای تبدیل آنها بسیار آسان تر می کند.

4. تبلیغات فیس بوک

همین چند سال پیش، فیس بوک پلتفرمی بود که نوجوانان از والدین خود دور می شدند. شبیه چیزی بود که اسنپ چت الان هست. به دلیل استفاده اولیه از آن به عنوان یک پلت فرم اجتماعی برای جوانان (و عدم آشنایی نسبی با شبکه های اجتماعی به طور کلی در آن زمان)، کسب و کارها آن را به عنوان یک پلت فرم تبلیغاتی رد کردند.

داشتن همین نگرش در مورد فیس بوک امروز یک اشتباه بزرگ خواهد بود. فیسبوک میلیاردها کاربر دارد و به یک پلتفرم قوی برای بازاریابان در هر صنعتی تبدیل شده است. تبلیغات فیس بوک را می توان برای جمعیت شناسی بسیار خاصی هدف قرار داد، به شما این امکان را می دهد که به صورت دستی انتخاب کنید که می خواهید بازاریابی خود را به چه کسانی نشان دهید و چه کسانی را نشان نمی دهید (به شما این امکان را می دهد که از هدر دادن دلار برای افراد غیر خریدار جلوگیری کنید).

5. تبلیغات گوگل

در حالی که فیس بوک از این نظر قدرتمند است که به جمعیتی بزرگ می رسد و شما می توانید مخاطبان هدف بسیار خاصی ایجاد کنید، گوگل چیز دیگری برای آن کار می کند: قصد خرید. وقتی شخصی تبلیغ شما را در فیس بوک می بیند، احتمالاً فقط عکس های دوستان و خانواده را مرور می کند.

با Google Ads، آنها می بینند که تبلیغات پولی به طور خاص مربوط به هر چیزی که در زمان واقعی جستجو می کنند نشان داده می شود. اگر کسی یک تبلیغ پولی برای “کلاه های بیسبال” می بیند به این دلیل است که قبلاً آن را می خواسته است: آنها در چرخه فروش دورتر هستند. از گوگل ادوردز برای محصولات یا خدماتی استفاده کنید که به زمان حساس‌تر هستند: تعمیرات خودرو، خدمات خانگی و نگهداری از کودکان نمونه‌هایی از کسب‌وکارهایی هستند که می‌توانند از ترافیک مرتبط از طریق Google لذت ببرید.

پیشنهاد مطالعه: گوگل ادوردز چیست؟

6. ارسال مهمان

قدرت پست مهمان را دست کم نگیرید. این کار به سادگی شامل نوشتن یک مقاله یا پست وبلاگ و همکاری با یک تجارت غیر رقابتی در زمینه مرتبط برای پیوند دادن به سایت شما است. در اصل، شما به اعتمادی که خوانندگان به وبلاگ شخصی که در آن پست می کنید، اعتماد می کنید، و امیدوارید که در نتیجه حجم کافی از ترافیک وارد شود. برای دریافت لیست سایت هایی که می توانید به عنوان مهمان، پست منتشر کنید، صفحه لیست بک لینک رایگان را مشاهده کنید.

7. صفحه فرود

هنگامی که یک روش ترافیک بالا را انتخاب کردید، وقت آن است که صفحه فرود خود را آماده کنید. این کار به سادگی صفحه وب است که شما ترافیک خود را به آن ارسال می کنید. ضروری است که صفحه فرود شما چندین کار را انجام دهد تا بازدیدکنندگان را در طول فرآیند فروش راهنمایی کند و منجر به تبدیل نهایی شما شود: فروش.

در اینجا 4 مرحله از یک صفحه فرود عالی آورده شده است:

• جلب توجه کنید
• ایجاد علاقه
• ایجاد آرزو
• اقدام کنید

8. جلب توجه کنید

اولین قدم برای هر قیف بازاریابی عالی در صفحه، دستگاه های جلب توجه شما است. اینها شامل تیتر و تصاویر شما می شود. تیتر شما باید توجه خواننده را به قدری جلب کند که عملاً در مسیر خود متوقف شود و بخواهد بیشتر بخواند. از پیشنهادات قانع کننده و سوالات وسوسه انگیز استفاده کنید. به عنوان مثال، “چرا پزشکان این حقایق را در مورد کاهش وزن به شما نگفته اند؟” کنجکاوی را برمی انگیزد و بسیار بهتر از “حقایق ساده در مورد کاهش وزن” است.

همچنین، توجه داشته باشید که چگونه عنوان بالا فوراً یک مزیت اصلی (کاهش وزن) را ارائه می دهد. منتظر نمانید تا نیمی از صفحه فرود خود را ذکر کنید که چه کاری می توانید برای مردم انجام دهید. اگر نمی‌توانید بدون ترساندن بازارتان آن را به صراحت بیان کنید، حداقل به مشکلی که باید حل شود اشاره کنید تا بتوانید بعداً راه‌حل خود را ارائه دهید.

9. ایجاد علاقه

هنگامی که توجه شما را جلب کرد، اولین آزمون را پشت سر گذاشتید. در وهله اول برای اینکه بازدیدکننده روی تبلیغ شما (یا مقاله در نتایج جستجوی گوگل) کلیک کند و به صفحه شما بیاید، حرف های زیادی برای گفتن وجود دارد. علاوه بر این، واداشتن آنها به خواندن عنوان و فکر کردن “این موضوع مرتبط است، من مقاله را خواهم خواند” عالی است. اما هنوز به پشت خود دست نزنید. هنوز باید علاقه بیشتری به مشتری بالقوه ایجاد کنید.

شما می توانید این کار را با تمرکز بر مشکلاتی که آنها دارند انجام دهید. مراقب لاف زدن باشید. تمام مدت در مورد شرکت خود صحبت نکنید، زیرا به نظر می رسد که به مشتری خود علاقه ندارید. در مورد آنها صحبت کنید: نیازها، اهداف و مشکلات آنها. موضوع مورد علاقه هر کس خودشان است (حتی اگر نخواهند اعتراف کنند).

10. ایجاد آرزو

Desire گام بعدی در طرح نهایی آژانس بازاریابی دیجیتال است. مطمئناً، شما مقداری علاقه ایجاد کرده اید، اما میل متفاوت است. ایجاد میل واقعی به این معناست که بازدیدکنندگان خود را چنان از نظر احساسی آماده کنید که عملاً نتوانند منتظر بمانند تا شما پیشنهاد خرید خود را ارائه دهید. بدون تمایل، هرگز به فروش نخواهید رسید. فکر نکنید که می توانید یک میانبر انتخاب کنید. این برای فروش فنی نیز صدق می کند.

فقط به این دلیل که محصول “خسته کننده” است به این معنی نیست که عواقب اقدام یا اقدام نکردن خسته کننده است. مشتری شما مشکلات زندگی واقعی دارد و محصول شما در سطح عمیقی بر آنها تأثیر می گذارد. از طریق داستان سرایی قدرتمند و توصیفات بصری به آنها کمک کنید تا این موضوع را درک کنند. به آنها این احساس را بدهید که انگار قبلاً مالک چیزی هستند که شما می فروشید. انجام این کار به شما کمک می کند تا به احساس میل لازم برای موفقیت گام بعدی دست یابید.

پیشنهاد مطالعه: داستان سرایی در بازاریابی محتوا

11. اقدام کنید

بسیاری از اوقات، یک «اکنون بخرید» یا «شروع به کار» برای تبدیل شدن مشتری به مشتری پولی یا مشترک وفادار کافی است. با این حال، مواقعی وجود دارد که این کافی نیست.

اگر متوجه شدید که تبدیل‌های شما به آن اندازه که می‌خواهید بالا نیست، می‌توانید مکانیسم‌هایی را معرفی کنید که شانس شما را برای ایجاد تبدیل در اولین بازدید بهبود می‌بخشد.

اولین مورد اثبات اجتماعی است: از توصیفات یا نظرات مشتریان خوشحال استفاده کنید تا سطح اطمینان خریدار را در تصمیم خود بالا ببرید.

در مرحله دوم، تاریخ انقضا را در پیشنهاد قرار دهید. خواه این آخر هفته باشد یا ظرف 24 ساعت، به این نکته اشاره کنید که قیمت ویژه ای که امروز می بینند برای همیشه اینجا نخواهد بود.

و در نهایت، مطمئن شوید که اگر ماشه را نکشند، چه چیزی را از دست می دهند. بسیاری از مردم به قیمت تمام شده محصول شما فکر می کنند، اما اجازه ندهید که هزینه نداشتن محصول شما را از دست بدهند.

12. نظرات را دریافت کنید

90 درصد از مصرف کنندگان قبل از بازدید از یک کسب و کار، نظرات آنلاین را مطالعه می کنند. اگر نقدهای منفی زیادی دارید یا هیچ نقدی ندارید، باید انتظار شکست کسب و کارتان را داشته باشید.

بررسی آنلاین امروزه بیش از هر زمان دیگری برای برندها، مشاغل، محصولات و خدمات مهم است. مشتریان برند شما را در حال حرکت جستجو می کنند و سریع تصمیم می گیرند که آیا می خواهند با شما تجارت کنند یا خیر.

بازخورد مصرف کننده برای همه کسب و کارها بسیار مهم است. دریافت نظرات و بازخورد از مشتریان، عملکرد شرکت شما را بهبود می بخشد و بینشی برای ارائه محصولات بهتر و تجربه کلی بهتر مشتری ارائه می دهد.

تلاش های بازاریابی دیجیتال خود را به سطح بعدی ببرید

وقتی صحبت از بازاریابی دیجیتال، افزایش ترافیک و دریافت تبدیل آنلاین به میان می آید، می تواند یک میدان مین باشد.اگر از تاکتیک های بالا استفاده کنید، می توانید از بازدیدکنندگان و فروش بیشتری نسبت به قبل لذت ببرید. اما در اجرای این نکات تردید نکنید. یک قدم جلوتر از رقبا باشید تا بتوانید سهم بازار بیشتری داشته باشید و سردرد کمتری داشته باشید.

شما می توانید بهترین محصول دنیا را داشته باشید، اما اگر هیچ مشتری نداشته باشید که آن را ببیند، اهمیتی نخواهد داشت، زیرا امکان فروش وجود ندارد.

ترافیک این مشکل را حل می کند. بازدیدکنندگان را به صفحه فرود شما هدایت می کند تا بتوانند برند یا پیشنهاد خاص شما را کشف کنند. بدون ترافیک، هیچ سرنخ و تبدیلی ندارید. پس چگونه در مورد تولید ترافیک اقدام می کنید؟