شاخص CCI ابزاری کاربردی برای تشخیص نقاط ورود و خروج در بازار است. با روشهای تحلیل روند، خرید و فروش بیش از حد و تغییرات قیمت آشنا شوید.
شاخص کانال کالا (CCI) یک ابزار مفید است که برای تحلیل وضعیت بازار و قیمت کالاها طراحی شده است. این شاخص ابتدا توسط دونالد لامبرت برای کمک به تحلیل قیمت کالاها ساخته شد، اما به مرور زمان کاربرد آن در بازارهای مختلف از جمله سهام، فارکس، بازارهای آتی و ETFها گسترش پیدا کرد. هدف اصلی CCI این است که به تحلیلگران کمک کند تا متوجه شوند آیا قیمت یک کالا به نقطه اوج یا کف خود رسیده است تا بتوانند زمان خرید یا فروش را تشخیص دهند.
CCI قیمت فعلی یک دارایی را با میانگین قیمت های گذشته مقایسه می کند. در واقع هر چه فاصله قیمت از میانگین بیشتر باشد، مقدار شاخص بیشتر می شود. این شاخص به تحلیلگران کمک می کند تا شرایطی مانند خرید زیاد (overbought) یا فروش زیاد (oversold) را شناسایی کنند. در این مقاله روش های مختلف استفاده از CCI را بررسی می کنیم و نشان می دهیم چگونه این شاخص می تواند به شما کمک کند تا تصمیمات بهتری در معاملات بگیرید.
پیشنهاد ویژه: پکیج آموزش برنامه نویسی بلاکچین
این شاخص قیمت فعلی را با میانگین قیمت ها در یک بازه زمانی خاص مقایسه می کند. به این صورت که هرچقدر فاصله قیمت از میانگین بیشتر باشد، مقدار شاخص بالاتر خواهد بود. این تکنیک زمانی که قیمت بالاتر از میانگین باشد، مقادیر مثبت نشان می دهد و زمانی که پایین تر از میانگین باشد، مقادیر منفی را به نمایش می گذارد. شاخصی که به تحلیلگر نشان می دهد قیمت تا چه حد از مقدار تعادلی فاصله دارد، می تواند برای شناسایی شرایط خرید زیاد (overbought) و فروش زیاد (oversold) استفاده شود، که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
عناصر و فرمول محاسباتی این شاخص در معادله شکل 1 قابل مشاهده است.
در معادله، موارد زیر وجود دارد:
در این مقاله تمرکز بیشتر بر معرفی شاخص و کاربرد آن است. بنابراین وارد جزئیات مفهوم انحراف میانگین مطلق نمی شویم. فقط باید بدانید که این یک روش اندازه گیری است که میزان فاصله متوسط مقادیر مختلف را نسبت به میانگین آنها نشان می دهد. دو روش رایج استفاده از CCI به شرح زیر است:
زمانی که CCI یک سطح خاص را رد کند (معمولاً +100 برای خرید و -100 برای فروش) نشان می دهد که یک دارایی در حرکت قوی قرار دارد که احتمالاً برای مدتی ادامه خواهد داشت. این روش معمولاً برای معاملات کوتاه مدت (مانند معاملات روزانه و سویینگ تریدینگ) پیشنهاد می شود، زیرا در این مرحله قیمت از میانگین فاصله زیادی دارد.
در این حالت سیگنال های CCI به این صورت است:
در نمودار روزانه OGX (OGXP3) در شکل 2 سیگنال های ورود با رنگ سبز و سیگنال های خروج با رنگ قرمز مشخص شده اند. توجه داشته باشید که این یک عملیات به سبک پوزیشن نیست که دارایی برای مدت طولانی نگهداری شود. همچنین باید اشاره کرد که هر چه نوسان دارایی بیشتر باشد، عملیات سریع تر انجام می شود.
پیشنهاد مطالعه: شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟
این روش از شاخص CCI برای شناسایی شرایط خرید یا فروش بیش از حد استفاده می کند. در این روش فرضیات به این صورت است:
با توجه به این ویژگی ها می توان از CCI برای شناسایی این دو موقعیت استفاده کرد:
این روش برخلاف روش قبلی است که در آن بیشتر به قدرت حرکت لحظه ای توجه می شود. در اینجا روش دوم به دنبال شناسایی تغییرات بزرگتر در بازار است. تفاوت اصلی این است که در روش اول تمرکز روی معاملات کوتاه مدت است، اما در روش دوم هدف شناسایی تغییرات با دامنه وسیع تر و برای مدت زمان طولانی تر است.
در نمودار شکل 3 دارایی BVMF3 نشان داده شده است. لحظاتی که CCI شروع به نشان دادن وضعیت خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد کرده است، با دایره ها مشخص شده است و پیش بینی می کند که تغییر جهت در حرکت قیمت ها اتفاق خواهد افتاد. توجه داشته باشید که استفاده از CCI به این روش مشابه استفاده از شاخص IFR برای شناسایی لحظات آسیب پذیری به اصلاحات است.
پیشنهاد مطالعه: اندیکاتور MACD (Moving Average Convergence Divergence)
کلام آخر
باید توجه داشته باشیم که شاخص CCI محدودیت خاصی برای مقادیر ندارد، یعنی می تواند از سطح +100 و -100 فراتر رود. به همین دلیل نمی توان به راحتی مقادیر آن را استاندارد کرد، چون هر دارایی ویژگی های خاص خود را دارد و نوسانات آن متفاوت است. بهترین کار این است که برای هر دارایی رفتار آن را تحلیل کنیم و بر اساس تاریخچه آن، محدودیت های مناسب را برای استفاده از این شاخص تعیین کنیم.