بازاریابی درونگرا فرآیندی است که به مشتریان بالقوه کمک می کند تا شرکت شما را پیدا کنند. این فرآيند اغلب قبل از اینکه مشتری آماده خرید باشد اتفاق می افتد. اما برقراری تماس زودهنگام شما می تواند به شناخت برند و در نهایت منجر به کسب درآمد و تبديل به مشتريان وفادار گردد.
اصطلاح بازاریابی درونگرا (inbound marketing) یا بازاریابی جاذبهای در مباحث آموزش ديجيتال ماركتينگ در چند سال اخير بسيار رواج يافته است و نقطه مقابل آن بازاريابي برونگرا (outbound marketing) يا سنتي قرار دارد.
روش بازاریابی ورودی يا درونگرا مبتنی بر یک سری تکنیکهای غیرمستقیم است که به برندها کمک میکند:
Table of contents [Show]
بازاریابی درونگرا ایجاد محتوا یا حتی تجربیاتی است که به طور خاص برای مخاطبان شما یا مخاطبانی که مایل به جذب آنها هستید طراحی شده است. به بیان ساده شما باید به نوعی محتوا تولید کنید که مخاطب و مشتری به سمت شما بیاید. در این نوع بازاریابی شروع کننده گفتگو مشتری است. شما به سراغ مشتری نمی روید بلکه مشتری به سمت شما می آید.
شاید با چند مثال بتوانید این نوع بازاریابی را به درستی درک کنید.
کاربر مشکل، سوال یا نوع کالایی که می خواهد را در اینترنت یا شبکه های اجتماعی جستجو می کند و در نتیجه به سایت شما می رسد. در واقع سئو سایت یک نوع بازاریابی درونگرا به حساب می آید.
برای خرید داروی لاغری به یک داروخانه مراجعه می کنید. کاتالوگی در مورد محصولات لاغری روی پیشخوان می بینید و آنرا مطالعه می کنید. شماره تماس شرکت تولید کننده محصولات را از روی کاتالوگ برمی دارید و با آن شرکت تماس می گیرید. دقت کنید شما خودتان آن کاتالوگ را پیدا کرده و مطالعه کرده اید. این فرق دارد با اینکه کسی کاتالوگ را به دست شما برساند. مثل پخش تراکت های تبلیغاتی، در واقع زمانی که کسی کاتالوگ یا تراکت را به صورت تصادفی و بدون اینکه شما تمایلی داشته باشید، به دست شما می رساند، این نوع بازاریابی بازاریابی برونگرا حساب می شود.
برای درک بهتر بازاریابی درونگرا، دانستن پنج اصل اساسی بازاریابی درونگرا که عبارتند از: جذب ترافیک، تبدیل، اتوماسیون بازاریابی، وفاداری و تجزیه و تحلیل بسیار مهم است.
اولین قدم جذب کاربران به وب سایت هدف است. با این حال، به جای اینکه به دنبال ایجاد بازدید به صورت گسترده باشید، روی آوردن کاربران با کیفیت و هدف به وب سایت تمرکز کنید، کاربرانی که با مشخصات مشتری ایده آل شما یا شخصیت خریدار مطابقت دارند.
این مورد را می توان از طریق تکنیک های مختلفی از جمله:
هنگامی که یک کاربر به وب سایت شما رسید، شما می خواهید که او داده های خود را فراموش کند، در نتیجه تبدیل به یک رهرو می شود و به دریافت اطلاعات از شما ادامه می دهد.
برای تبدیل کاربران به مشتریان بالقوه، استراتژی کلاسیک این است که در ازای پر کردن یک فرم که حاوی اطلاعاتی از قبیل نام و نام خانوادگی، ایمیل، شماره تماس یا هر نوع اطلاعاتی که برای کسب و کار شما مناسب است، محتوای ارزشمندی را در اختیار آنها قرار دهیم. می توانید تخفیف ها را اطلاع رسانی کنید، یک ویدئوی آموزشی برایشان ارسال کنید. یک نسخه کتاب pdf ارسال کنید و بسیاری گزینه های دیگر. در هر صورت، هدف همیشه این خواهد بود که داده های آنها را دریافت کنید و اطلاعات آنها را به پایگاه داده خود اضافه کنید.
این ستون از بازاریابی درونگرا بر اساس سیستماتیک کردن فرآیندی است که از طریق آن با مشتریان بالقوه خود ارتباط برقرار میکنید تا زمانی که آنها به مشتری بالفعل تبدیل شوند.
این فرآیند زمانی به پایان نمی رسد که شما موفق به تبدیل یک سرنخ به مشتری شوید. گام بعدی این است که این مشتری را مجاب کنید که ارتباط خود را با شما قطع نکند. مثل ارسال هدایای تبلیغاتی، ارسال ایمیل های حاوی کد تخفیف برای مشتریان قدیمی، ارسال دعوت نامه برای شرکت در وبینار یا نمایشگاه و غیره
طراحی یک استراتژی وفاداری موثر برای شرکت بسیار سودمند است، زیرا هزینه حفظ مشتری بسیار کمتر از به دست آوردن یک مشتری جدید از ابتدا است.
اگر برنامه ای برای اندازه گیری و تجزیه و تحلیل نتایج نداشته باشید، هیچ استراتژی بازاریابی درونگرا کامل نیست. برای این کار، باید KPI ها (شاخص های کلیدی عملکرد) را به دقت تعریف کنید، که مرتبط ترین معیارها برای ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت استراتژی شما هستند.
همچنین لازم است که کنترل های دوره ای برای تجزیه و تحلیل نتایج ایجاد شود و در صورت نیاز اقدامات قبلی ایجاد شده را تنظیم کنید. این استراتژی ورودی شما را بهبود می بخشد.
پیشنهاد مطالعه: نحوه جمع آوری شماره تلفن برای کمپین های بازاریابی پیامکی
بازاریابی ورودی مبتنی بر همراهی کاربران در طول فرآیند از زمان ملاقات با شما تا تبدیل شدن به مشتریان وفادار است. بنابراین، مهم است که بدانیم این فرآیند چگونه کار می کند و کدام استراتژی برای هر مرحله مناسب ترین است.
قیف تبدیل یک ابزار ضروری برای درک این فرآیند است. در داخل قیف تبدیل می توانیم سه مرحله اصلی را تشخیص دهیم:
مزایای بازاریابی درونگرا می تواند بسیار قابل توجه باشد در حالی که ما نباید بازاریابی برونگرا را به طور کامل نادیده بگیریم، تمرکز بر بازاریابی درونگرا باید به شما در دستیابی به اهداف میان مدت و بلند مدت کمک کند.
بیایید به سرعت خلاصه کنیم تا به شما کمک کنیم تصمیم بگیرید که آیا ورودی می تواند برای کسب و کار شما مفید باشد یا خیر:
پیشنهاد ویژه: آموزش سئو با تهیه پکیج آموزش سئو