میانگین متحرک در ارزهای دیجیتال

دسامبر 11, 2024 73 mins read

با میانگین متحرک روند قیمت ارزهای دیجیتال را بهتر بشناسید. این ابزار محبوب تحلیل تکنیکال، نوسانات کوتاه‌مدت را فیلتر می‌کند.

در بازارهایی مثل ارز دیجیتال که همیشه در حال نوسان هستند، فهمیدن مسیر کلی حرکت قیمت خیلی مهم است. یکی از ابزارهایی که معامله گران زیادی از آن استفاده می کنند، میانگین متحرک یا Moving Average است. این ابزار کمک می کند نوسانات کوتاه مدت حذف شوند و تصویر واضح تری از روند کلی قیمت به دست بیاید. در این مقاله قرار است با میانگین متحرک آشنا شویم، انواع آن را بشناسیم و یاد بگیریم چطور می توان از آن برای تحلیل بهتر بازار استفاده کرد.

میانگین متحرک چیست و چه کاربردی دارد؟

میانگین متحرک یک ابزار ساده و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که میانگین قیمت یک دارایی را در یک بازه زمانی مشخص حساب می کند. نتیجه این محاسبه به شکل یک خط روی نمودار نمایش داده می شود. این خط باعث می شود نوسانات شدید و لحظه ای قیمت کمتر دیده شوند و معامله گر بتواند مسیر کلی حرکت قیمت را راحت تر تشخیص دهد. به عبارت دیگر، میانگین متحرک کمک می کند بفهمیم روند بازار صعودی است یا نزولی.

انواع میانگین متحرک 

میانگین متحرک یکی از ابزارهای اصلی تحلیل تکنیکال است که در دو نوع رایج استفاده می شود: میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA). هر کدام از این دو نوع، ویژگی ها و کاربردهای خاصی دارند که دانستن تفاوتشان به تصمیم گیری بهتر در معاملات کمک زیادی می کند.

میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA)

میانگین متحرک ساده یا SMA یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که به صورت میانگین گیری یکنواخت از قیمت های پایانی در یک بازه زمانی مشخص عمل می کند. در واقع برای محاسبه SMA کافی است قیمت های پایانی در یک دوره مشخص (مثلاً ۱۰ روز) را با هم جمع کرده و بر تعداد روزها تقسیم کنیم. این نوع میانگین نوسانات کوتاه مدت را کاهش می دهد و مسیر کلی حرکت قیمت را نشان می دهد. SMA برای تشخیص روندهای کلی بازار مناسب است و معمولاً در تحلیل های بلندمدت کاربرد دارد. با این حال، چون تمام داده ها وزن یکسانی دارند، نسبت به تغییرات سریع قیمت واکنش کندتری دارد.

میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA)

میانگین متحرک نمایی یا EMA نسخه دقیق تر و حساس تری نسبت به SMA است. در این روش داده های جدیدتر وزن بیشتری دارند و همین موضوع باعث می شود EMA سریع تر به تغییرات قیمت واکنش نشان دهد. این ویژگی EMA را به ابزاری مناسب برای بازارهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال تبدیل کرده است. در این بازارها که قیمت ها دائم در حال تغییر هستند، EMA به معامله گران کمک می کند تا بتوانند سیگنال های سریع تری برای ورود یا خروج از معامله دریافت کنند. به همین دلیل، اغلب تریدرهای کوتاه مدت و فعال از EMA استفاده می کنند تا بتوانند بهتر با نوسانات بازار هماهنگ شوند.

تنظیمات میانگین متحرک

یکی از سوال های مهم برای هر معامله گر این است: از چه دوره ای برای میانگین متحرک استفاده کنم؟ پاسخ به این سوال بستگی به سبک معاملاتی شما دارد. در ادامه، سه دسته اصلی دوره های میانگین متحرک را بررسی می کنیم و برای هر کدام، کاربرد واقعی آن را توضیح می دهیم.

۱. میانگین متحرک کوتاه مدت (۱۰ یا ۲۰ روزه)

اگر معامله گر روزانه یا نوسان گیر هستید، این بازه مناسب شماست. این نوع میانگین برای گرفتن سیگنال های سریع و واکنش به تغییرات قیمت طراحی شده است. مثلاً زمانی که نمودار یک ارز دیجیتال از میانگین ۱۰ روزه به سمت بالا عبور می کند، ممکن است نشانه ای از شروع یک روند صعودی کوتاه مدت باشد. به طور مثال: در بازار بیت کوین، زمانی که قیمت از EMA 20 به سمت بالا عبور می کند و حجم معاملات نیز افزایش می یابد، بسیاری از معامله گران وارد خرید می شوند و اهداف کوتاه مدت برای سود در نظر می گیرند.

۲. میانگین متحرک میان مدت (۵۰ روزه)

برای بررسی روندهای چند هفته ای یا تصمیم گیری با دید میان مدت مناسب است. اگر معامله گر سوئینگ یا میان مدت هستید، این بازه تعادل خوبی بین حساسیت و پایداری ایجاد می کند. میانگین ۵۰ روزه اغلب به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت پویا عمل می کند. فرض کنید قیمت یک رمزارز چند بار به میانگین ۵۰ روزه برخورد کرده و سپس به سمت بالا برگشته است. این می تواند نشانه ای از قدرت روند صعودی باشد. در این حالت، معامله گران معمولاً در نزدیکی همین سطح وارد خرید می شوند و حد ضرر را کمی پایین تر از آن قرار می دهند.

۳. میانگین متحرک بلندمدت (۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه)

برای تحلیل سرمایه گذاری های بلندمدت و روندهای اصلی بازار به کار می رود. این نوع میانگین ها نوسانات کوتاه مدت را حذف می کنند و فقط جهت کلی بازار را نمایش می دهند. معمولاً توسط سرمایه گذاران و تحلیلگران بنیادی مورد استفاده قرار می گیرند. وقتی قیمت یک ارز دیجیتال برای مدتی زیر میانگین ۲۰۰ روزه حرکت کند، بسیاری از تحلیلگران آن را در وضعیت نزولی در نظر می گیرند و تا زمانی که قیمت به بالای این سطح باز نگردد، وارد خرید نمی شوند.

کاربردهای میانگین متحرک در تحلیل ارزهای دیجیتال

میانگین متحرک یکی از ابزارهای اصلی و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال است. این ابزار ساده اما قدرتمند به معامله گران کمک می کند تا روند کلی بازار را شناسایی کنند، نقاط ورود و خروج مناسب را پیدا کنند و حتی رفتار احتمالی قیمت را پیش بینی نمایند. در ادامه مهم ترین کاربردهای میانگین متحرک را توضیح می دهیم:

۱. تشخیص جهت روند بازار

یکی از ساده ترین و مهم ترین کاربردهای میانگین متحرک، مشخص کردن روند کلی قیمت است. اگر قیمت در بیشتر مواقع بالاتر از خط میانگین متحرک قرار داشته باشد، نشان دهنده یک روند صعودی است. اگر قیمت معمولاً پایین تر از خط میانگین متحرک حرکت کند، می توان گفت بازار در روند نزولی قرار دارد. این تشخیص ساده به معامله گر کمک می کند تا تصمیم بگیرد که در چه جهتی وارد معامله شود؛ با روند حرکت کند یا در برابر آن.

۲. دریافت سیگنال خرید و فروش

میانگین های متحرک زمانی کاربردی تر می شوند که دو تای آن ها را با هم ترکیب کنیم. در این حالت می توان از الگوهای معروفی مانند تقاطع طلایی و تقاطع مرگ استفاده کرد.

تقاطع طلایی (Golden Cross)

وقتی میانگین متحرک کوتاه مدت (مثلاً ۵۰ روزه) از پایین به بالا، میانگین متحرک بلندمدت (مثلاً ۲۰۰ روزه) را قطع کند، سیگنالی برای خرید صادر می شود. این حالت معمولاً نشانه آغاز یک روند صعودی جدید است.

تقاطع مرگ (Death Cross)

برعکس، اگر میانگین کوتاه مدت از بالا به پایین، میانگین بلندمدت را قطع کند، یک سیگنال فروش صادر می شود. این حالت معمولاً به عنوان هشدار شروع روند نزولی شناخته می شود.

۳. شناسایی سطوح حمایت و مقاومت

میانگین های متحرک می توانند نقش خطوط حمایت و مقاومت متحرک را ایفا کنند. وقتی قیمت به میانگین متحرک برخورد می کند، ممکن است در آن نقطه واکنش نشان دهد: در یک روند صعودی، میانگین متحرک می تواند مانند یک خط حمایت عمل کند که قیمت از آن به سمت بالا باز می گردد. در روند نزولی، میانگین متحرک ممکن است مثل یک مقاومت جلوی رشد قیمت را بگیرد.

۴. تشخیص احتمال بازگشت قیمت

گاهی اوقات قیمت از میانگین متحرک خود فاصله زیادی می گیرد. در چنین شرایطی ممکن است نشانه ای از اشباع خرید یا فروش باشد و احتمال بازگشت قیمت وجود داشته باشد. به عنوان مثال، اگر قیمت بیش از حد از میانگین ۲۰۰ روزه فاصله گرفته باشد، برخی تحلیلگران احتمال اصلاح قیمت و بازگشت به محدوده میانگین را در نظر می گیرند.

تفاوت بین SMA و EMA

میانگین متحرک ساده یا SMA یکی از رایج ترین روش ها برای بررسی روند قیمت در بازارهای مالی است. این میانگین، حاصل جمع قیمت های پایانی در یک بازه زمانی مشخص است که بر تعداد آن روزها تقسیم می شود. نکته مهم درباره SMA این است که تمام داده ها وزن برابر دارند؛ یعنی قیمت های گذشته و جدید به یک اندازه روی نتیجه نهایی تاثیر می گذارند. همین ویژگی باعث می شود که SMA نسبت به نوسانات لحظه ای بازار کمتر واکنش نشان دهد. به همین دلیل، SMA گزینه ای مناسب برای تحلیل های بلندمدت است، جایی که تمرکز بیشتر روی جهت کلی حرکت بازار است و نه نوسانات روزانه یا لحظه ای.

در مقابل میانگین متحرک نمایی یا EMA طراحی شده تا حساسیت بیشتری به داده های جدید داشته باشد. در این روش قیمت های جدیدتر وزن بیشتری در محاسبه دارند و همین باعث می شود EMA سریع تر از SMA به تغییرات قیمت واکنش نشان دهد. این ویژگی EMA را به گزینه ای مناسب برای تحلیل بازارهای پرنوسان، مانند ارزهای دیجیتال تبدیل می کند. بسیاری از معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیرها از EMA استفاده می کنند تا بتوانند به موقع تغییر روندها را تشخیص دهند و تصمیم های معاملاتی سریع تری بگیرند.

در واقع تفاوت اصلی این دو میانگین در سرعت واکنش به تغییرات قیمت است. SMA کندتر و باثبات تر است، در حالی که EMA تیزتر و سریع تر عمل می کند. انتخاب بین این دو به هدف معامله گر بستگی دارد. اگر به دنبال دید کلی و تحلیل بلندمدت هستید، SMA انتخاب مناسبی است. اما اگر استراتژی شما مبتنی بر واکنش سریع به تغییرات قیمت است، EMA می تواند گزینه بهتری باشد. بسیاری از تحلیلگران حرفه ای نیز هر دو میانگین را همزمان استفاده می کنند تا نقاط تقاطع آن ها را به عنوان سیگنال خرید یا فروش در نظر بگیرند.

ترکیب میانگین متحرک با ابزارهای دیگر

میانگین متحرک به تنهایی ابزار مفیدی برای تحلیل روند قیمت است، اما وقتی با سایر اندیکاتورها ترکیب شود، دقت تحلیل بالا می رود و معامله گر می تواند تصمیم های مطمئن تری بگیرد. در این بخش، به دو ترکیب بسیار پرکاربرد یعنی ترکیب میانگین متحرک با RSI و MACD می پردازیم.

۱. ترکیب میانگین متحرک با RSI

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی، میزان قدرت حرکت قیمت را در بازه های زمانی مشخص نشان می دهد. اگر مقدار RSI از عدد ۷۰ بالاتر برود، به معنای اشباع خرید است و اگر زیر ۳۰ قرار بگیرد، نشان دهنده اشباع فروش است. حالا اگر این اطلاعات را با میانگین متحرک ترکیب کنیم، سیگنال های بسیار دقیق تری به دست می آوریم. برای مثال:

اگر قیمت بالای میانگین متحرک باشد و RSI عددی بالاتر از ۷۰ را نشان دهد، احتمال دارد قیمت به زودی اصلاح شود.

اگر قیمت پایین میانگین متحرک باشد و RSI کمتر از ۳۰ باشد، ممکن است فرصت مناسبی برای خرید در کف باشد.

این ترکیب کمک می کند تا تصمیم ها فقط بر اساس یک اندیکاتور نباشد و خطاهای احتمالی کاهش پیدا کند.

۲. ترکیب میانگین متحرک با MACD

MACD یکی دیگر از اندیکاتورهای معروف است که خودش از میانگین های متحرک ساخته شده است. این ابزار به خوبی نقاط ورود و خروج از بازار را مشخص می کند و معمولاً برای شناسایی تغییر روند و واگرایی بین قیمت و حرکت بازار استفاده می شود. اگر خط MACD از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، سیگنال خرید صادر می شود. برعکس، اگر از بالا به پایین قطع کند، نشانه ای برای فروش است. حالا اگر این اتفاق ها همزمان با عبور قیمت از میانگین متحرک (مثلاً EMA 50 یا EMA 100) رخ دهد، آن سیگنال قدرت بیشتری پیدا می کند و اعتبار آن بیشتر خواهد بود. همچنین واگرایی بین MACD و نمودار قیمت نیز یکی دیگر از ابزارهای تحلیل قدرتمند است. اگر قیمت در حال بالا رفتن باشد ولی MACD شروع به کاهش کند، ممکن است نشانه ای از ضعف روند صعودی و تغییر جهت قیمت در آینده باشد.

محدودیت های میانگین متحرک

با وجود اینکه میانگین متحرک یکی از مهم ترین و پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است، اما این ابزار هم مانند هر ابزار دیگری محدودیت هایی دارد. شناخت این محدودیت ها به معامله گران کمک می کند تا در استفاده از میانگین های متحرک هوشمندانه تر عمل کنند و تصمیم های دقیق تری بگیرند.

۱. تاخیر در سیگنال دهی

میانگین های متحرک همیشه بر اساس داده های گذشته محاسبه می شوند. به همین دلیل آن ها به طور طبیعی دارای تاخیر هستند. این یعنی وقتی قیمت یک دارایی تغییر جهت می دهد، میانگین متحرک ممکن است با تاخیر آن را نشان دهد. در نتیجه سیگنال خرید یا فروش ممکن است دیر صادر شود. این تاخیر در بازارهای سریع یا پرنوسان می تواند باعث شود که معامله گر بخشی از حرکت را از دست بدهد یا در نقطه ای وارد شود که دیگر خیلی سودآور نیست.

۲. سیگنال های غلط در بازارهای بدون روند

یکی از مشکلات رایج میانگین متحرک این است که در بازارهای رنج یا بدون روند (که قیمت در یک محدوده مشخص نوسان می کند)، ممکن است سیگنال های نادرست بدهد. در چنین شرایطی قیمت مدام از خط میانگین عبور می کند و بالا و پایین می رود، بدون اینکه روند مشخصی داشته باشد. این باعث می شود که میانگین متحرک چندین بار سیگنال خرید و فروش بدهد، در حالی که هیچ روند واقعی در جریان نیست. این نوع سیگنال های اشتباه می تواند باعث ضرر و سردرگمی معامله گر شود.

۳. حساس بودن به تنظیمات دوره زمانی

میانگین های متحرک فقط زمانی کارایی دارند که دوره زمانی آن ها درست انتخاب شود. مثلاً اگر شما از یک میانگین متحرک ۲۰ روزه استفاده کنید، ولی بازار نیاز به تحلیل بلندمدت تری داشته باشد، احتمالاً سیگنال ها دقیق نخواهند بود. برعکس اگر دوره خیلی طولانی انتخاب شود، ممکن است واکنش ابزار به تغییرات بازار بیش از حد کند باشد. بنابراین انتخاب دوره مناسب باید با توجه به استراتژی معاملاتی، تایم فریم و نوع بازار انجام شود. این موضوع نیاز به تجربه، آزمون و خطا و شناخت کافی از رفتار بازار دارد.

کلام آخر

در پايان بايد گفت كه ميانگين متحرك يكي از ساده ترين اما كاربردي ترين ابزارهاي تحليل تكنيكال است كه به معامله گران كمك مي كند روند كلي بازار را بهتر درك كنند. اين ابزار با نرم كردن نوسانات قيمتي، مسير حركت بازار را واضح تر نشان مي دهد. با اين حال استفاده از ميانگين متحرك به تنهايي كافي نيست و براي كاهش ريسك و افزايش دقت تحليل، بهتر است آن را با ابزارهاي ديگر تركيب كنيد. همچنين هميشه رعايت مديريت سرمايه و كنترل ريسك را در نظر داشته باشيد تا تصميم هاي منطقي تر و سودآورتري بگيريد.

Image NewsLetter
Icon primary
Newsletter

در خبرنامه آرتا رسانه عضو شوید

با آخرین اخبار و تخفیف های ما آگاه شوید