در این مقاله با الگوهای برگشتی در تحلیل تکنیکال آشنا شوید، نحوه شناسایی تغییرات روند بازار را یاد بگیرید و با استفاده از این الگوها، نقاط ورود و خروج مناسب را برای معاملات خود تعیین کنید. همچنین نکات کاربردی برای تحلیل دقیقتر و مدیریت ریسک ارائه شده است.
الگوی برگشتی (Reversal Pattern) در تحلیل تکنیکال، الگویی است که نشاندهنده احتمال تغییر جهت یک روند (از صعودی به نزولی یا از نزولی به صعودی) در بازار است. این الگوها زمانی شکل میگیرند که فشار خرید یا فروش کاهش مییابد و قدرت در جهت مخالف افزایش پیدا میکند، که معمولاً به تغییر روند منجر میشود.
نکات اساسی مشترک بین الگوهای برگشتی
الگوهای برگشتی در تحلیل تکنیکال نشاندهنده احتمال تغییر جهت روند (صعودی به نزولی یا نزولی به صعودی) هستند. با وجود تنوع در انواع این الگوها (مانند الگوی سر و شانه، دو سقف یا دو کف، و کف گرد)، نکات مشترکی وجود دارد که در تمام این الگوها باید به آنها توجه کرد:
1. وجود روند قبلی
- هر الگوی برگشتی باید پس از یک روند مشخص (صعودی یا نزولی) شکل بگیرد.
- بدون وجود روند قبلی، الگو بهعنوان برگشتی در نظر گرفته نمیشود، بلکه ممکن است بخشی از یک فاز تثبیت باشد.
2. شکلگیری الگوی برگشتی
- الگوهای برگشتی معمولاً در نمودارها با حرکات مشخص قیمت و شکستن ساختار قبلی ظاهر میشوند.
- این الگوها نشاندهنده کاهش قدرت روند قبلی و شروع تغییر در جهت بازار هستند.
3. شکست (Breakout)
- نقطه اصلی تأیید برگشت روند، شکست یک سطح کلیدی (حمایت یا مقاومت) است.
- شکست معمولاً با افزایش حجم معاملات همراه است، که نشاندهنده تغییر در علاقه سرمایهگذاران به جهت جدید است.
4. کاهش مومنتوم در روند قبلی
- یکی از نشانههای برگشت، کاهش مومنتوم (قدرت حرکت) در روند قبلی است.
- این کاهش ممکن است از طریق واگرایی در شاخصهایی مانند RSI یا MACD قابل مشاهده باشد.
5. سطوح حمایت و مقاومت
- در الگوهای برگشتی، حمایت قبلی به مقاومت جدید تبدیل میشود (در الگوهای صعود به نزول) یا مقاومت قبلی به حمایت جدید (در الگوهای نزول به صعود).
- این تغییر سطوح کلیدی یکی از ویژگیهای مهم برگشت روند است.
6. افزایش حجم معاملات
- در هنگام شکست الگو (به سمت روند جدید)، معمولاً حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
- این افزایش حجم نشاندهنده ورود معاملهگران جدید و تأیید تغییر جهت است.
7. زمان تشکیل الگو
- الگوهای برگشتی معمولاً بیشتر از الگوهای ادامهدهنده زمان میبرند، زیرا تغییر جهت روند نیازمند جمعآوری قدرت و تغییر در احساسات بازار است.
8. بررسی تاییدیهها
- معاملهگران پیش از اقدام، باید سیگنالهای تأیید اضافی مانند شکست سطح کلیدی، واگرایی اندیکاتورها، یا تأیید از ابزارهای تحلیل تکنیکال دیگر را بررسی کنند.
9. هدف قیمتی (Price Target)
- در الگوهای برگشتی، معمولاً میتوان هدف قیمتی را بر اساس فاصله بین نقاط کلیدی الگو (مانند سر و شانه) تخمین زد.
- این هدف قیمتی به تعیین نقاط خروج کمک میکند.
الگوهای برگشتی:
- الگوی سر و شانه (Head and Shoulders):
- نشاندهنده برگشت از روند صعودی به نزولی است.
- شامل یک قله (شانه چپ)، یک قله بلندتر (سر)، و یک قله دیگر (شانه راست) است.
- الگوی سر و شانه معکوس (Inverse Head and Shoulders):
- نشاندهنده برگشت از روند نزولی به صعودی است.
- مشابه الگوی سر و شانه، اما معکوس (با کفها بهجای قلهها).
- الگوی دو سقف و دو کف (Double Top/Bottom):
- دو سقف: نشاندهنده بازگشت از روند صعودی به نزولی.
- دو کف: نشاندهنده بازگشت از روند نزولی به صعودی.
- الگوی کف یا سقف گرد (Rounded Top/Bottom):
- نشاندهنده برگشت تدریجی و آرام قیمت است.
- معمولاً در تایمفریمهای بلندمدت مشاهده میشود.
- الگوی سه سقف و سه کف (Triple Top/Bottom):
- شبیه به الگوی دو سقف یا دو کف است، اما شامل سه قله یا سه کف برای تأیید بازگشت روند.
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders Pattern)
الگوی سر و شانه یک الگوی برگشتی بسیار منحصر به فرد است. این الگو به صورت یک شکل نموداری با سه قله قیمتی ایجاد میشود. دو قله در طرفین معمولاً ارتفاعی برابر یا نزدیک به هم دارند، در حالی که قله وسط (سر) بلندترین قله است.
الگوی سر و شانه به عنوان یکی از قدرتمندترین الگوهای برگشتی در بازار فارکس شناخته میشود. این الگو نام خود را از شباهتش به یک سر با دو شانه در طرفین گرفته است. معمولاً از این الگو بعد از یک روند صعودی قابل توجه استفاده میشود، یا در حالت معکوس (سر و شانه معکوس) پس از یک روند نزولی.
نحوه شکلگیری الگو در یک روند صعودی:
- شانه چپ (Left Shoulder):
در یک روند صعودی، قیمت یک قله ایجاد میکند که به عنوان شانه چپ شناخته میشود. - سر (Head):
پس از اصلاح تکنیکال، قیمت یک قله بالاتر از شانه چپ ایجاد میکند که به آن سر گفته میشود. - شانه راست (Right Shoulder):
سپس قیمت یک اصلاح عمیق انجام میدهد و به همان سطح کف قبلی بازمیگردد. در نهایت، قیمت یک قله جدید ایجاد میکند که از قله سر پایینتر است و به عنوان شانه راست شناخته میشود.
خط گردن (Neckline):
- خطی که تمامی کفهای این سه قله را به هم متصل میکند، خط گردن نامیده میشود.
- تأیید الگوی سر و شانه زمانی انجام میشود که قیمت خط گردن را بشکند.
سیگنال برگشتی:
- شکست خط گردن به عنوان یک سیگنال برگشتی در نظر گرفته میشود.
- در این لحظه، میتوان به دنبال موقعیت فروش در الگوی سر و شانه (پس از یک روند صعودی) بود یا در حالت معکوس، در الگوی سر و شانه معکوس (پس از یک روند نزولی)، به دنبال موقعیت خرید رفت.
الگوی دو سقف و دو کف (Double Top and Double Bottom)
الگوهای دو سقف و دو کف هر دو از نوع الگوهای برگشتی هستند و نشاندهنده احتمال تغییر جهت روند در بازار میباشند.
الگوی دو سقف (Double Top):
- شکلگیری:
الگوی دو سقف معمولاً پس از یک روند صعودی قابل توجه شکل میگیرد و مفید واقع میشود.
در روندهای صعودی، قیمت معمولاً قلههای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) ایجاد میکند.
الگوی دو سقف زمانی شکل میگیرد که قیمت دو قله همسطح ایجاد کند. - مفهوم الگو:
وقوع دو قله همسطح بعد از یک روند صعودی نشاندهنده کاهش قدرت خریداران است.
کف قیمتی که بین این دو قله قرار دارد، خط ماشه (Trigger Line) نامیده میشود. - تکمیل الگو:
الگو زمانی کامل میشود که قیمت خط ماشه را بشکند.
پس از شکسته شدن خط ماشه، این یک سیگنال است که نشان میدهد باید به دنبال یک موقعیت فروش (Sell Position) باشیم.
الگوی دو کف (Double Bottom):
- شکلگیری:
الگوی دو کف دقیقاً برعکس الگوی دو سقف است.
این الگو معمولاً پس از یک روند نزولی قابل توجه شکل میگیرد و قابل اعتماد است.
در روندهای نزولی، قیمت معمولاً کفهای پایینتر (Lower Lows) و قلههای پایینتر (Lower Highs) ایجاد میکند. - مفهوم الگو:
در الگوی دو کف، قیمت دو کف همسطح ایجاد میکند و فروشندگان نمیتوانند کف پایینتری بسازند.
این نشاندهنده کاهش قدرت فروشندگان است و احتمال برگشت روند به سمت بالا به زودی وجود دارد.
قله قیمتی که بین این دو کف قرار دارد، خط ماشه (Trigger Line) نامیده میشود. - تکمیل الگو:
الگو زمانی کامل میشود که قیمت خط ماشه را بشکند.
پس از شکسته شدن خط ماشه، این یک سیگنال است که نشان میدهد باید به دنبال یک موقعیت خرید (Buy Position) باشیم.
نکته:
- دو سقف: نشاندهنده پایان قدرت خریداران و احتمال آغاز روند نزولی.
- دو کف: نشاندهنده پایان قدرت فروشندگان و احتمال آغاز روند صعودی.
این الگوها از ابزارهای قدرتمند تحلیل تکنیکال برای شناسایی تغییرات احتمالی روند و نقاط ورود و خروج مناسب هستند.
الگوی کوآزیمودو (Quasimodo Pattern) الگوی زیر و رو - یا الگوی QM
الگوی کوآزیمودو یکی از قابلاعتمادترین و قدرتمندترین الگوهای نموداری برای شناسایی فرصتهای برگشتی است.
نسبتاً، الگوی کوآزیمودو یکی از الگوهای جدید در میان معاملهگران تحلیل تکنیکال در فارکس است.
مشابه الگوهای دیگری که قبلاً ذکر شد، الگوی کوآزیمودو نیز اگر پس از یک روند صعودی یا نزولی قابلتوجه رخ دهد، بسیار قابلاعتمادتر و قدرتمندتر خواهد بود.
ساختار الگوی کوآزیمودو - QM:
در روند صعودی (Uptrend):
- ساختار روند:
- در روند صعودی، قیمت قلههای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) ایجاد میکند.
- تغییر روند:
- سپس قیمت از آخرین قله کاهش مییابد و یک کف پایینتر جدید (Lower Low) ایجاد میکند.
- تشکیل کف پایینتر جدید نشاندهنده تغییر مومنتوم از صعودی (Bullish) به نزولی (Bearish) است.
- سطح ورود:
- معمولاً سطح ورود در این حالت آخرین قلهای است که قیمت از آن کاهش یافته است.
در روند نزولی (Downtrend):
- ساختار روند:
- در روند نزولی، قیمت کفهای پایینتر (Lower Lows) و قلههای پایینتر (Lower Highs) ایجاد میکند.
- تغییر روند:
- سپس قیمت از آخرین کف افزایش مییابد و یک قله بالاتر جدید (Higher High) ایجاد میکند.
- پس از چند قله پایینتر (Lower Highs)، این قله بالاتر جدید نشاندهنده تغییر مومنتوم از نزولی (Bearish) به صعودی (Bullish) است.
- سطح ورود:
- در این حالت، آخرین کفی که قیمت از آن افزایش یافته، سطح ورود محسوب میشود.
مزایای الگوی کوآزیمودو:
الگوی کوآزیمودو یک الگوی عالی برای معامله است، زیرا این الگو پتانسیل نسبت ریسک به پاداش (Risk-Reward) بسیار خوبی را فراهم میکند.
الگوی برگشتی کندل پوششی (Engulfing Candlestick Reversal Pattern)
الگوی کندل پوششی یک الگوی برگشتی است که از دو کندل تشکیل میشود.
الگوی پوششی صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
- مکان رخداد:
این الگو معمولاً پس از یک روند نزولی ظاهر میشود. - ساختار کندلها:
- ابتدا یک کندل نزولی شکل میگیرد.
- سپس یک کندل صعودی بزرگتر که کندل نزولی قبلی را بهطور کامل پوشش میدهد، شکل میگیرد.
- ویژگی کندل صعودی:
- کندل صعودی باید بالاتر از بالاترین نقطه کندل قبلی بسته شود.
- مفهوم:
این وضعیت نشان میدهد که خریداران وارد بازار شدهاند و احتمال بازگشت روند به سمت بالا وجود دارد.- در این شرایط باید به دنبال ستاپ معاملاتی خرید (Buy Position) بود.
الگوی کندل پین بار (Pin Bar Candlestick)
الگوی کندل پین بار یکی از الگوهای نموداری تککندلی است که در میان معاملهگران فارکس بهعنوان یک الگوی برگشتی شناخته میشود. این الگو به دلیل قدرت و قابلیت اطمینان بالا، یکی از محبوبترین الگوهای کندلی برای معاملات محسوب میشود. (گاهی نیز به عنوان الگوی چکش معکوس ظاهر میشود.)
ساختار الگوی پین بار صعودی (Bullish Pin Bar):
- دم بلند در پایین کندل:
- این دم که به آن “فیتیله” گفته میشود، باید حداقل ۲/۳ از اندازه کل کندل را تشکیل دهد.
- این نشاندهنده یک سایه پایینی بلند است.
- بدنه کوچک:
- بدنه کندل که محدوده بین قیمت باز شدن و بسته شدن است، کوچک است.
- در برخی موارد، ممکن است یک دم کوچک نیز در بالای کندل وجود داشته باشد.
- معنای تشکیل الگو:
- زمانی که این نوع الگو پس از یک روند نزولی قابل توجه ظاهر شود، نشاندهنده فرصت برگشت روند به سمت بالا است.
- در این حالت، باید به دنبال ستاپ معاملاتی خرید (Buy Position) بود.
ساختار الگوی پین بار نزولی (Bearish Pin Bar):
- دم بلند در بالای کندل:
- این دم که به عنوان فیتیله شناخته میشود، باید حداقل ۲/۳ از اندازه کل کندل را تشکیل دهد.
- این نشاندهنده یک سایه بالایی بلند است.
- بدنه کوچک:
- بدنه کندل کوچک است و در برخی موارد، ممکن است یک دم کوچک نیز در پایین کندل وجود داشته باشد.
- معنای تشکیل الگو:
- زمانی که این نوع الگو پس از یک روند صعودی قابل توجه ظاهر شود، نشاندهنده فرصت برگشت روند به سمت پایین است.
- در این حالت، باید به دنبال ستاپ معاملاتی فروش (Sell Position) بود.
کاربرد پین بار:
- الگوی پین بار یکی از ابزارهای اصلی در پرایس اکشن است که به معاملهگران کمک میکند نقاط بازگشت بازار را شناسایی کنند.
- این الگو، زمانی که در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت ظاهر شود، از اعتبار و قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود.
کاربرد الگوهای برگشتی در معاملات:
- شناسایی نقاط ورود و خروج:
الگوهای برگشتی به معاملهگران کمک میکنند نقاط مناسب برای ورود به معامله در جهت روند جدید یا خروج از معامله در جهت روند قدیمی را شناسایی کنند. - تعیین اهداف قیمتی:
با استفاده از فاصله بین نقاط کلیدی الگو (مانند قلهها یا کفها)، میتوان اهداف قیمتی را تخمین زد. - مدیریت ریسک:
این الگوها معمولاً فرصتهایی برای تعیین توقف ضرر (Stop Loss) دقیقتر فراهم میکنند، زیرا سطوح حمایت یا مقاومت مشخصی در الگو وجود دارد.
چگونه الگوهای برگشتی را شناسایی کنیم؟
- بررسی روند قبلی:
مطمئن شوید که روند مشخصی قبل از الگو وجود دارد. - جستجوی کاهش مومنتوم:
کاهش قدرت روند فعلی و نشانههایی از افزایش فشار خرید یا فروش در جهت مخالف را پیدا کنید. - تحلیل شکست:
پس از شکست سطح کلیدی (حمایت یا مقاومت)، ورود به معامله را در نظر بگیرید. - استفاده از تأییدیهها:
از ابزارهایی مانند واگرایی در RSI، MACD یا حجم معاملات برای تأیید بازگشت روند استفاده کنید.
با رعایت این نکات و تحلیل دقیق الگوها، معاملهگران میتوانند فرصتهای معاملاتی برگشتی را بهتر شناسایی کرده و تصمیمگیریهای هوشمندانهتری داشته باشند.
جمعبندی:
الگوهای برگشتی ابزارهای قدرتمندی در تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک میکنند تغییرات روند را شناسایی کرده و از آنها سود ببرند. شناخت و تحلیل صحیح این الگوها نیازمند تجربه، صبر، و استفاده از ابزارهای مکمل برای تأیید است.